سومین یادواره شهدای جبهه علمی-فرهنگی انقلاب اسلامی

یادواره شهدای جبهه علمی فرهنگی انقلاب اسلامی 
 به همراه تجلیل از خانواده شهیدان ( احمدی روشن - ایل بیگی - عدالت منش - کمالی دهقان- فضلعلی)
دوشنبه 18 بهمن ماه
مسجد جامع امام صادق(ع)

اردوی علمی-زیارتی مشهد مقدس (دانش آموزی)

یک سکوت خونین..

عطری که جز آقای معظمی،کسی آن را استشمام نمیکند!

چندی پیش حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای محمد جواد حاج علی اکبری، نماینده ی محترم مقام معظم رهبری در اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان، پس از گذشت حدود 5 سال، بار دیگر به اتحادیه البرز سفر کرده و از نزدیک در جریان امور اتحادیه البرز قرار گرفتند.

در این مراسم ابوالحسن معظمی گودرزی، مسئول اتحادیه البرز ضمن ارائه ی سخنانی که نشان میداد پس از دو سال حتی به اندازه ی اسناد مکتوب،اطلاعی از مبانی و اهداف تشکیلات اتحادیه ندارد،به بیان سخنانی پرداخت که نشان میداد مسئول اتحادیه استان البرز، هنوز هم از تهمت ها و اشتباهات گذشته ی خود تؤبه نکرده است...

ابوالحسن معظمی تصریح کرد:"اتحادیه در استان غریب بودکه بحمدالله این مشکل برطرف شده است...عطر فعالیت انجمن های اسلامی در البرز استشمام میشود..."

شگفتا از غربتی که معلوم نیست چگونه بوده و امروز به بیان جناب آقای معظمی دیگر وجود ندارد!

اما نکته ی حائز اهمیت این است که این عطر بدون بو که از نظر آقای مسئول اتحادیه البرز تا کنون شنیده نمیشده و حال درحال شنیده شدن است،چگونه بویی دارد که هیچکدام از نهاد ها،مجموعه ها و عناصر تیزبین و بصیر فرهنگی استان البرز و شهر کرج آن را استشمام نمیکنند و فقط  جناب آقای مسئول آنرا حس میکند!

احتمالن داستان پادشاهی است که متوهمانه او را مجاب کردند که بهترین لباس در تن توست و او نیز لخت و عریان در انظار مردم حاضر شد...البته اینبار قضیه از این قرار است که شخصی احساس میکند بوی خوشی به دماغش خورده ولی دیگران در واقعیت چیزی احساس نمیکنند!

خدا میداند...تصور میشود که حس بویایی دوستان در اتحادیه البرز دچار مشکل است...لذا مراتب نگرانی خود را ضمن درخواست جهت مراجعه به متخصص گوش و حلق و بینی، به این دوستان عزیز میرسانیم.

اعتکاف رمضانیه94

برنامه ی معنوی اعتکاف رمضانیه  برای چهارمین سال متوالی در مسجد جامع امام صادق(ع)برگزار شد.

این برنامه ی معنوی در تاریخ 20 الی 22 تیر ماه1394 و به همت قرارگاه فرهنگی زنده یاد امیرعباس فضلعلی، برگزار شد.

حلقه های معارف اهل بیت(علیهم السلام)،جزءخوانی قرآن کریم،برگزاری مراسم هیآت، مناجات خوانی و وداع ، از جمله برنامه های معنوی این خلوت سه روزه بود.

مراسم هیآت شب اول،با سخنرانی حضرت حجت الاسلام والمسلمین تویسرکانی و مداحی حاج اویس ابوطالبی و کربلایی علیرضا مددی همراه بود.

مراسم هیآت شب دوم،با سخنرانی حضرت حجت الاسلام والمسلمین شیخ ناصر مظلوم و مداحی شورانگیز و انقلابی حاج جواد کریمی برگزار شد.

مراسم وداع نیز با سخنرانی حضرت حجت الاسلام والمسلمین میلانی نژاد و مداحی حاج مهدی سعیدی به پایان رسید.

حضور حاج عظیم ابراهیم پور(فرمانده قرارگاه اقتصاد مقاومتی) و برادر شفیع شعله کار(دبیر جامعه ایمانی مشعر استان البرز)نیز جهت بازدید از اعتکاف و حضور در فضای معتکفین صورت گرفت.

اعتکاف رمضانیه94 با تحویل هدایا به معتکفین توسط حضرت حجت الاسلام والمسلمین کریمی و گرفتن عکس دسته جمعی معتکفین به پایان رسید.

صرفاً یک قصه ی تلخ...

روزی روزگاری در شهر کرج،پس از سالها تعطیلی، عده ای جوان با همت و تلاش خود توانستند اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان را بازگشایی کرده و با عنوان "اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان شهرستانهای غرب تهران" مأمنی برای نیروهای مخلص فرهنگی شهر کرج شوند.

هر روز که از شروع کار میگذشت، فعالیت ها قوت بیشتری به خود میگرفت به طوریکه در کمتر از چند ماه، زبده ترین نیروهای دانش آموز شهر کرج، در اتحادیه جمع شدند و آتش جوشان معرفت و دانش عمیق دینی، در سینه ها فوران کرد و کادرسازی این نهاد نوپا در کرج، زبانزد هر دوست و دشمن شده بود.

اعتکافی که شبهایش،همچون شب عاشورای اصحاب سیدالشهداء(ع)با تهجد و گریه و سجده های طولانی نماز شب های فراوان و ... همراه بود و خلاصه «لهم دوی کدوی النمل»(برای آنان از شدت و کم و کیف عبادت، از دور صدایی شبیه صدای زنبور شنیده میشد)...

نمیدانم از کدام قسمت آن دوران بگویم...از خیمه های معرفتی که بعد ها در حوزه و دانشگاه نیز نظیر آن را ندیدم...یا از ورزش های جمعی که منش پهلوانی بیشتر در آن بود تا بازی ها و مشاجرات کودکانه...یا از هیآت ها و خدمت خالصانه به اهل بیت...یا دفتر اتحادیه ای که بروکراسی غلط اداری را شکسته بود و نماد یک نهاد اسلامی ناب شده بود...

اتحادیه ای که فقط یکی از دانش آموزان آن، امیرعباس فضلعلی بود...

این روزگار خوش گذشت تا خداوند در سختی نیز این جوانان را بیازماید...حماقت دفتر مرکزی اتحادیه در آن دوران سبب شد تا تمام کادر و مربیان اتحادیه کرج با تلخی از اتحادیه رانده شوند و دانش آموزان زبده نیز از آن خانه ی پرطراوت و سبز که حالا سرد و رخوت انگیز شده بود، فراری شوند و جز سه چهار نفر،کسی از آن خیل عظیم دانش آموز در اتحادیه کرج باقی نمانند...

فراز و نشیب ها لحظه ای این خانه ی نوپا را آرام نمیگذاشت تا سه سال بعد در اردیبهشت92، همان سه چهار جوان دانش آموز که حالا جوانانی کارکشته ی تشکیلات شده بودند،اتحادیه را دوباره سرپا کرده و با قدرت تمام روبه پیشرفت حرکت کنند...گرچه این حرکت بیش از 10 ماه تداوم پیدا نکرد و درواقع اجازه ی تداوم پیدا نکرد...باز هم دست دفتر مرکزی اتحادیه آمد و کار خودش را کرد...هرچند این نهاد نوپا دیگر مثل سابق قابل ریشه خشکاندن نبود...زیرا همان دانش آموز نخبه ی انجمنی دیروز و مربی و اهرم فعالیت اتحادیه البرز امروز، این نهال را با خونش آبیاری کرده بود...22بهمن 92 زمستان غمناکی برای اتحادیه البرز بود...اما تلختر از آن زمانی بود که دفتر مرکزی اتحادیه باز هم به خلوص و دانش و فعالیت نیروهایش پشت پا زد و با انتخاب فردی از نیروهای آموزش و پرورش به عنوان مسئول،باز هم خودش را ستون پنج قرار داد...تمام نیروهای انقلابی و حتی فارغ التحصیلان اتحادیه و دانش آموزان، از این نهاد بیرون رانده شدند و اتحادیه برای عده ای شد اداره آموزش و پرورش و برای عده ای شد مؤسسه ی فرهنگی...و امروز که بعد از فراز و نشیب های بسیار دیگر در البرز اتحادیه ی انجمن های اسلامی ای وجود ندارد...مرد...به ملکوت اعلی پیوست...روحش شاد...ابوالحسن معظمی گودرزی بازرس،شد مسئول نهاد فرهنگی ای که حتی به اندازه ی یک دانش آموز جزء، تشکیلات اتحادیه را نمیشناخت...و مدعیان دروغینی که بیشتر میخواستند مراد باشند تا خادم...خدا میداند اغراض این افراد را...لیکن روزگاری همه خواهند فهمید...حتی دبیر کلی که این حرفها را باور نمیکرد...

آفرین بر دفتر مرکزی اتحادیه که در انتخاب مسئول اتحادیه البرز، روی وزارت ارشاد دولت تدبیر را نیز سفید کرده و بازهم مدعی است که در خط رهبری عمل میکند...احسنت ...اجرتان با همان هایی که از ایشان الگو برداری کرده اید...مسئول اتحادیه البرز نیز بداند که قدم زدن بر خون شهدا، بد عواقبی دارد برایش...خود دانید...توصیه ای برادرانه بود...انشاء... که از آن دسته نیستید... 

 

---

فایل  jpg (عکس)

عید آغشته به زهر...

قصه امام حسن (ع) و قضیه صلح، آن هم صلح تحمیلی بود. برای این که امام حسن، دوستان خودش، یعنی آن اشخاص خائنی که دور او جمع شده بودند، او را جوری کردند که نتوانست خلافش بکند، صلح کرد. صلح تحمیلی بود. این صلحی هم که به ما میخواهند بگویند، این است ...

حضرت امام خمینی دوم شهریور 1365

میهمانی پروردگار

نشست چهل و یکم قرارگاه

چهل و یکمین نشست معرفتی قرارگاه فرهنگی زنده یاد امیرعباس فضلعلی، روز پنجشنبه مورخ 31 اردیبهشت 94 در مسجد جامع امام صادق(ع)برگزار شد.

در این جلسه، جناب آقای نظری، به شرح کامل و تحلیل وقایع عاشورا، از روز ورود به کربلا تا عصر عاشورا پرداختند.

ایشان با معرفی عاشورا به عنوان محور تاریخ بشریت، از نقش واقعه ی شهادت سیدالشهدا و یاران ایشان، به عنوان نقطه ی عطف تمدن بزرگ نام بردند.

اعتکاف رمضانیه