پایگاه اطلاع‌رسانی قرارگاه امیرعباس فضلعلی

هر مجموعه انجمن های اسلامی در هر کجای کشور، یک سنگر فرهنگی و فکری است.«مقام معظم رهبری»
پایگاه اطلاع‌رسانی قرارگاه امیرعباس فضلعلی

قرارگاه محلی است که در آن افسران جوان جنگ نرم گرد هم می‌آیند تا اطلاعات خود را در مباحث اعتقادی، اخلاقی و تشکیلاتی بالا ببرند. قرارگاه انجمن های اسلامی ناحیه 3 کرج در سال 91 با عنوان قرارگاه حضرت علی‌اکبر(ع) در مقطع راهنمایی و با نام حضرت میثم تمار در مقطع دبیرستان، شروع به کار کرد. مربی و مسئول این دو قرارگاه از ابتدای تشکیل به فارغ التحصیل انجمنی، نیروی ارزشی، نخبه و خدوم انقلاب اسلامی، برادر "امیرعباس فضلعلی" سپرده شد. این شهید بزرگوار در طول کمتر از دوسال، فراتر از وظیفه ی خود فعالیت‌های مثمر ثمری در جهت پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی انجام داد و سرانجام در روز 22بهمن سال 1392همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در حالی که مشغول آماده‌سازی غرفه‌های فرهنگی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان استان البرز بود، دچار سانحه‌ی برق گرفتگی شده و به ملکوت اعلی پیوست. از آن پس به پاس خدمات و تلاش های بی‌وقفه‌ی آن فعال جبهه‌ی فرهنگی انقلاب اسلامی، قرارگاه های تحت مسئولیت ایشان، به عنوان قرارگاه «امیرعباس فضلعلی»، مقطع جدیدی از فعالیت خود را آغاز کرد. انشاءالله همه‌ی ما ادامه دهنده‌ی راه شهدا باشیم.
پس از وقایع اتحادیه انجمن اسلامی البرز در مرداد سال93 و اخراج نیروهای ارزشی توسط ابوالحسن معظمی گودرزی، قرارگاه زنده یاد امیرعباس فضلعلی، به عنوان یک قرارگاه فرهنگی مستقل، فعالیت خود را ادامه داد و به یاری خداوند متعال این روند را ادامه خواهد داد.

نوای عشق
آخرين نظرات

اردوی زیارتی-علمی مشهد مقدس

پنجشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۳، ۱۲:۳۷ ق.ظ

اولین دوره ی آموزشی مشکات مطهر به همت قرارگاه فرهنگی زنده یاد امیرعباس فضلعلی، در قالب اردوی زیارتی-علمی مشهد مقدس در تاریخ 7 الی 11 بهمن93 برگزار شد.

در این دوره ی آموزشی که با شرکت 70 نفر از دانش آموزان مناطق مختلف استان البرز همراه بود، اعضای شرکت کننده طی 3 روز به فراگیری مباحث تشکیلات اسلامی معصومین و مطالعه و مباحثه ی کتاب آزادی معنوی شهید مطهری پرداختند. پخش مستند سیاسی جهت بصیرت افزایی شرکت کنندگان نیز از برنامه های جذاب این سه روز بود.


نظرات (۱)

  • لبیک یا حسین علیه السلام
  • یادش در دلم غوغا به پا میکند...همان لحظه ای که روبروی گنبد و ایوانتان ایستادم و دست به سینه با اشکی جمع شده در چشم و بغضی در گلو سلام دادم...چه صبحی بود صبح وداع...آسمان هم تاب نیاورد در ذکر مصیبت مادرتان...بغضش شکست و شروع به گریه کرد...یادش بخیر...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">