سخنی با مسئول اتحادیه و همه ی بالادستی ها...
آن روز ها که جهادگرانه گرم کار و تلاش برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی و منویات ولی امر مسلمین بودیم، به ذهنمان هم خطور نمیکرد که یک نیروی ارزشی و همرزم اما نابلد با امور مجموعه ی ما، به عنوان مسئول به این مجموعه آورده شود و اینگونه مجموعه را به قهقری ببرد.
آن روزها اتحادیه بود و چند نیروی خدوم که از زندگی و کار و تحصیلشان زده بودند تا دین خود را نسبت به مجموعه ای که همچون پدر تربیتشان کرده بود و حال به دوران مریضی و رنجوری رسیده بود، ادا کنند.در این راه همه ی نیرو ها علاوه بر امور اجرائی، در امور فکری و محتوایی و علمی نیز فعال بودند، تا جایی که اتحادیه علاوه بر ادای دین نسبت به امور انجمن های اسلامی مدارس، همچون مسجد و معبد و کلاس درس و بحث شده بود. این فضای زیبا و با طراوت، نشاط خاصی به مجموعه ی در حال رشد ما میداد.
آن قدر در دغدغه های انقلابی و فرهنگی مولایمان غرق بودیم که حتی عروج شهادتگونه ی بهترین برادر و دوستمان نیز خللی بر ما وارد نساخت و ما را نسبت به راهی که در آن قرار داشتیم، مصمم تر کرد.
زمانی که مسئول جدید آمد،همه ناراحت بودند؛از کادر و مربیان گرفته تا دانش آموزان و بقیه.سعی کردیم به همه قوت قلب بببخشیم و نسبت به مسئول جدید بال های رحمت خادمین انقلاب را بگشائیم.
اما افسوس که تقدیر، ورقی دیگر برای ما رقم زده بود...از چاله ی 11ماهه ی تنهایی و انزوای مجموعه نسبت به دفتر مرکزی، بیرون آمدیم و به چاهی عمیق افتادیم که میرفت تا تمام سابقه ی مجموعه را به نابودی بکشاند.
لیکن فرزندان انقلابی اعم از مردان و زنان دانش آموز و فارغ التحصیل و کادر و مربی اتحادیه، منسجمانه حرکتی پاک را آغاز کردند تا به مسئولین خود بیاموزند که دیده بانان انقلابی البرز، تیزبینی را از پیر خراسان به خوبی آموخته اند...همه هم قسم شدند تا به مجموعه ی خود، و آن شخص نابلد اما ارزشی و خدوم، خدمت کنند و در این برهه نیز این سنگر فرهنگی-فکری را از این تنگه ی احد، نجات دهند.
ای کاش مسئول جدید دست یاری ما را همچون شمشیری برنده نبیند و مسئولین امر، مارا به "الواطی گری" و "کودتاچی گری" متهم نکنند...
در آخر فقط یک جمله میگویم، گفته اند کلمه ی عذاب از ریشه ی«عذب» به معنای گوارا گرفته شده است.یعنی حتی عذاب خداوند برای همه و به خصوص اهل معرفت ،حلاوت و گوارایی خودش را دارد و در نهایت به خیر بندگان خاطی است. ای کاش بفهمند که تندی ما به خاطر خودشان و به خیر خودشان است...ای کاش بفهمند که ما به فکر آبروی او هستیم که میگوییم یا اصلاح کن یا برو...ای کاش میفهمیدند که ما خادمیم نه انسانهایی "نفهم" و "شب نامه نویس"
ای کاش میفهمیدند...
ای کاش بفهمند...
عضو کوچک این جمع،
علی نظری
- ۹۳/۰۶/۰۷