پایگاه اطلاع‌رسانی قرارگاه امیرعباس فضلعلی

هر مجموعه انجمن های اسلامی در هر کجای کشور، یک سنگر فرهنگی و فکری است.«مقام معظم رهبری»
پایگاه اطلاع‌رسانی قرارگاه امیرعباس فضلعلی

قرارگاه محلی است که در آن افسران جوان جنگ نرم گرد هم می‌آیند تا اطلاعات خود را در مباحث اعتقادی، اخلاقی و تشکیلاتی بالا ببرند. قرارگاه انجمن های اسلامی ناحیه 3 کرج در سال 91 با عنوان قرارگاه حضرت علی‌اکبر(ع) در مقطع راهنمایی و با نام حضرت میثم تمار در مقطع دبیرستان، شروع به کار کرد. مربی و مسئول این دو قرارگاه از ابتدای تشکیل به فارغ التحصیل انجمنی، نیروی ارزشی، نخبه و خدوم انقلاب اسلامی، برادر "امیرعباس فضلعلی" سپرده شد. این شهید بزرگوار در طول کمتر از دوسال، فراتر از وظیفه ی خود فعالیت‌های مثمر ثمری در جهت پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی انجام داد و سرانجام در روز 22بهمن سال 1392همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در حالی که مشغول آماده‌سازی غرفه‌های فرهنگی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان استان البرز بود، دچار سانحه‌ی برق گرفتگی شده و به ملکوت اعلی پیوست. از آن پس به پاس خدمات و تلاش های بی‌وقفه‌ی آن فعال جبهه‌ی فرهنگی انقلاب اسلامی، قرارگاه های تحت مسئولیت ایشان، به عنوان قرارگاه «امیرعباس فضلعلی»، مقطع جدیدی از فعالیت خود را آغاز کرد. انشاءالله همه‌ی ما ادامه دهنده‌ی راه شهدا باشیم.
پس از وقایع اتحادیه انجمن اسلامی البرز در مرداد سال93 و اخراج نیروهای ارزشی توسط ابوالحسن معظمی گودرزی، قرارگاه زنده یاد امیرعباس فضلعلی، به عنوان یک قرارگاه فرهنگی مستقل، فعالیت خود را ادامه داد و به یاری خداوند متعال این روند را ادامه خواهد داد.

نوای عشق
آخرين نظرات

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ابوالحسن معظمی گودرزی» ثبت شده است

۰۱
مرداد
۹۴


روزی روزگاری در شهر کرج،پس از سالها تعطیلی، عده ای جوان با همت و تلاش خود توانستند اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان را بازگشایی کرده و با عنوان "اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان شهرستانهای غرب تهران" مأمنی برای نیروهای مخلص فرهنگی شهر کرج شوند.

هر روز که از شروع کار میگذشت، فعالیت ها قوت بیشتری به خود میگرفت به طوریکه در کمتر از چند ماه، زبده ترین نیروهای دانش آموز شهر کرج، در اتحادیه جمع شدند و آتش جوشان معرفت و دانش عمیق دینی، در سینه ها فوران کرد و کادرسازی این نهاد نوپا در کرج، زبانزد هر دوست و دشمن شده بود.

اعتکافی که شبهایش،همچون شب عاشورای اصحاب سیدالشهداء(ع)با تهجد و گریه و سجده های طولانی نماز شب های فراوان و ... همراه بود و خلاصه «لهم دوی کدوی النمل»(برای آنان از شدت و کم و کیف عبادت، از دور صدایی شبیه صدای زنبور شنیده میشد)...

نمیدانم از کدام قسمت آن دوران بگویم...از خیمه های معرفتی که بعد ها در حوزه و دانشگاه نیز نظیر آن را ندیدم...یا از ورزش های جمعی که منش پهلوانی بیشتر در آن بود تا بازی ها و مشاجرات کودکانه...یا از هیآت ها و خدمت خالصانه به اهل بیت...یا دفتر اتحادیه ای که بروکراسی غلط اداری را شکسته بود و نماد یک نهاد اسلامی ناب شده بود...

اتحادیه ای که فقط یکی از دانش آموزان آن، امیرعباس فضلعلی بود...

این روزگار خوش گذشت تا خداوند در سختی نیز این جوانان را بیازماید...حماقت دفتر مرکزی اتحادیه در آن دوران سبب شد تا تمام کادر و مربیان اتحادیه کرج با تلخی از اتحادیه رانده شوند و دانش آموزان زبده نیز از آن خانه ی پرطراوت و سبز که حالا سرد و رخوت انگیز شده بود، فراری شوند و جز سه چهار نفر،کسی از آن خیل عظیم دانش آموز در اتحادیه کرج باقی نمانند...

فراز و نشیب ها لحظه ای این خانه ی نوپا را آرام نمیگذاشت تا سه سال بعد در اردیبهشت92، همان سه چهار جوان دانش آموز که حالا جوانانی کارکشته ی تشکیلات شده بودند،اتحادیه را دوباره سرپا کرده و با قدرت تمام روبه پیشرفت حرکت کنند...گرچه این حرکت بیش از 10 ماه تداوم پیدا نکرد و درواقع اجازه ی تداوم پیدا نکرد...باز هم دست دفتر مرکزی اتحادیه آمد و کار خودش را کرد...هرچند این نهاد نوپا دیگر مثل سابق قابل ریشه خشکاندن نبود...زیرا همان دانش آموز نخبه ی انجمنی دیروز و مربی و اهرم فعالیت اتحادیه البرز امروز، این نهال را با خونش آبیاری کرده بود...22بهمن 92 زمستان غمناکی برای اتحادیه البرز بود...اما تلختر از آن زمانی بود که دفتر مرکزی اتحادیه باز هم به خلوص و دانش و فعالیت نیروهایش پشت پا زد و با انتخاب فردی از نیروهای آموزش و پرورش به عنوان مسئول،باز هم خودش را ستون پنج قرار داد...تمام نیروهای انقلابی و حتی فارغ التحصیلان اتحادیه و دانش آموزان، از این نهاد بیرون رانده شدند و اتحادیه برای عده ای شد اداره آموزش و پرورش و برای عده ای شد مؤسسه ی فرهنگی...و امروز که بعد از فراز و نشیب های بسیار دیگر در البرز اتحادیه ی انجمن های اسلامی ای وجود ندارد...مرد...به ملکوت اعلی پیوست...روحش شاد...ابوالحسن معظمی گودرزی بازرس،شد مسئول نهاد فرهنگی ای که حتی به اندازه ی یک دانش آموز جزء، تشکیلات اتحادیه را نمیشناخت...و مدعیان دروغینی که بیشتر میخواستند مراد باشند تا خادم...خدا میداند اغراض این افراد را...لیکن روزگاری همه خواهند فهمید...حتی دبیر کلی که این حرفها را باور نمیکرد...

آفرین بر دفتر مرکزی اتحادیه که در انتخاب مسئول اتحادیه البرز، روی وزارت ارشاد دولت تدبیر را نیز سفید کرده و بازهم مدعی است که در خط رهبری عمل میکند...احسنت ...اجرتان با همان هایی که از ایشان الگو برداری کرده اید...مسئول اتحادیه البرز نیز بداند که قدم زدن بر خون شهدا، بد عواقبی دارد برایش...خود دانید...توصیه ای برادرانه بود...انشاء... که از آن دسته نیستید... 

 


فایل  jpg (عکس)


۲۱
اسفند
۹۳


21 اسفند، سالروز شروع نابودی اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان البرز تسلیت باد...

یک سال پیش در چنین روزی(21 اسفند1392) ابوالحسن معظمی گودرزی به عنوان مسئول اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان البرز معرفی شد.

فوقع بعده، ما وقع...

سالروز این واقعه و آغاز فروپاشی اتحادیه البرز رو به همه ی دوستداران اتحادیه تسلیت عرض میکنیم...

دفتر مرکزی اتحادیه! کمیته ی انتصابات! شورای محترم مرکزی اتحادیه! دبیر کل محترم اتحادیه!

خسته نباشید با این انتخاب و انتصاب... واقعاً که گل(!)کاشتید...

یه روزی همتون مجبور میشید پاسخ بدید ...

فعلاً دنبال مظاهر پست دنیای خودتون باشید...

انما نملی لهم لیزدادوا اثما...

۰۱
اسفند
۹۳



۰۴
دی
۹۳

ضمن عرض احترام به همه ی دوستانی که این سیاهه ها رو میخونند

از جمله امور مهم در دوران مدیریت هر مدیر یا مسئولی بر یک نهاد یا مجموعه، نقد منصفانه و صحیح مدیریت و شیوه های مدیریتی آن مدیر یا مسئول است. این شیوه تا کنون موجب پویایی نظام مقدس ما و همه ی نظام های مردم سالار دنیا محسوب میشود؛ به گونه ای که هر زمان و به هر دلیلی از آن فاصله گرفته شده، موجب ضرر به پویایی و پیشرفت کشور شده است.

گرچه نقد به مذاق بسیاری از دوستان خوش نمیاید و آن را به منزله ی دشمنی و عداوت شخصی تلقی میکنند، نقد هایی که در حوزه ی کاری فعالیت های اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان البرز و به عنوان پرسش های مطالبه گرانه فارغ التحصیلان و دانش آموزان- که محصولات و سرمایه های اتحادیه البرز شناخته میشوند- محسوب میشود در این نگاشته مطرح میشود تا مسئولین امر را نسبت به خطرات جبران ناپذیر آینده ی اتحادیه البرز، آگاه سازد. در اینجا لازم میدانم در آغاز صحبت به بیان ملکوتی حضرت امام روح الله در این مهم اشاره کنم که فرمودند:

نقادی و تخطئه از مواهب الهی است...

اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان البرز پس از چندین سال تعطیلی در سال1387 بازگشایی شد و جوانان مؤمن و مخلص انقلابی علیرغم عدم سود رسانی مالی اتحادیه به آنان، به عرصه ی فعالیت های این نهاد مقدس وارد شده و به توفیقات عظیمی در این حوزه دست یافتند.

پس از افت و خیز های فراوان و ماجراهای گوناگون و تعدد در تغییر مدیریت و پرسنل این مجموعه، در سال 1392 این نهاد مهم فرهنگی به ثباتی نسبی در حوزه ی محتوایی و نیرویی و مدیریتی دست یافته و از تابستان 1392 به ساختن زیربناهای فرهنگی این مجموعه پرداخته و به ارتقای سطح کیفی مجموعه از نظر جذب نیرو و تربیت مدیران فردا و افسران جوان جنگ نرم پرداختند. این دوره ی حدوداً 8 ماهه که از تیرماه92 آغاز و به اسفند 92 ختم شد با بدترین و سخت ترین بحران های مالی و عدم همکاری نهاد های دانش آموزی مربوطه ی استان البرز همراه بود.

از شاخصه های مهم این دوره ی کوتاه و با ثبات، بهره وری از خرد جمعی، انجام عموم فعالیت ها توسط محصولات اتحادیه و رشد کیفی نیرو ها و انجام برنامه ها با قلت امکانات و درعین حال با اعتماد بر خداوند بود. تولید محتوای مدون به عنوان تغذیه ی فکری نیرو های جوان و فعالیت فرهنگی دانش بنیان جهت ارتقای سطح علمی- معرفتی نیرو ها و تجلی جلوه ی علمی بر فعالیت های اتحادیه البرز به حساب می آمد.

متأسفانه پس از این دوران کوتاه آبادانی مجموعه، نیرویی از اداره آموزش و پرورش ناحیه2 کرج که سابقه ی بازرسی ادارات آموزش و پرورش نواحی مختلف کرج را در کارنامه ی خود به ثبت رسانده بود، به عنوان مسئول اتحادیه البرز انتخاب شد.

بزرگترین مشکل این شخص، نگاه بازرس مئابانه به هر فعالیتی از جمله فعالیت های فرهنگی اتحادیه البرز بود. بسیاری از اخلاقیات نادرست ایشان که ناشی از انس گرفتن با فضای اتو کشیده ی اداری و پشت میزی بود،سبب میشد تا ایشان کار فرهنگی اتحادیه را در قالب کاغذ بازی های مرسوم ادارات (با فضای غیر انقلابی و جهادی) جست و جو کند.

این نگاه ها که با نصیحت های خیرخواهانه ی گروه خدمتگزاران اتحادیه البرز همراه بود، با مدیریتی منافقانه و مزورانه و مملو از دورویی، توسط ابوالحسن معظمی گودرزی  همراه بود و پس از آن مسئول جدید اتحادیه را بر آن داشت تا با اعمال فشار و برخورد گازانبری با مخالفان و منتقدان، دهان حق گو و روحیه ی حق طلب آنان را سرکوب کند.

پس از آن نیز همچون قبل به تمام فعالیت های قبل نیرو های خادم و مخلص اتحادیه البرز حمله کرده و به سیاه نمایی گذشته پرداخت و سیل تهمت ها را روانه ی نیرو های اخراج شده کرده و از تریبون یکسویه ای که در اختیار او قرار گرفته بود، هرچه که میتوانست به نیروهای اخراج شده نسبت میداد و در دادگاهی از پیش تعیین شده به محاکمه و قضاوت و صدور محکومیت گروه اخراجی میپرداخت.

گذر از اینکه این اعمال دست و پا زدن مسئول جدید در باتلاقی بود که برای خودش کنده بود، سؤالاتی مطرح است که من نتوانسته ام به آن ها پاسخ دهم.

-نتیجه ی 10 ماه مدیریت آقای ابوالحسن معظمی گودرزی، جز اخراج کادر و مربیان سابق، فارغ التحصیلان و حتی دانش آموزان و توهین و تهمت به آنها چه بوده است؟

-مدیریت انگلیسی(مدیریتی که قائل است بر اینکه: اختلاف بنداز و حکومت کن) ایشان جز خسارت به مجموعه و دلسردی نیرو های جوان و ارزشی اتحادیه البرز چه اثری در پی داشته است؟

-رشد قارچی و بیرویه وبه تعبیری سرطانزای دانش آموزان آنهم بدون رعایت شاخصه های جذب صحیح که باعث جذب هر نیروی نااهلی به این مجموعه شده است، به چه دلیل صورت گرفته و ادامه ی این روند چه اثرات جبران ناپذیری در پی خواهد داشت؟آیا این کار ابلهانه برای رشد کمیت آنهم بدون ارتقای سطح کیفی، نیت خاصی را دنبال میکند؟آیا این کار برای بستن دهان منتقدان و اثبات بی عرضگی آنان در دوره های سابق است؟

-آیا قرار نیست آوردن نیروهای ناآشنا با اتحادیه توسط مسئول اتحادیه به پایان برسد؟

-آیا قرار است اتحادیه به انبار اسقاطی نیرو های آموزش و پرورش و اداره آموزش و پرورش ناحیه2 کرج مبدل شود؟

-مسئول اتحادیه که غایت کار و آرزویش پر کردن مصلی نماز جمعه کرج از دانش آموز و آنهم تحت لوای اتحادیه البرز است، آیا امکان دارد که گوشه ی چشمی نیز به اهداف اتحادیه زده و سند تحول چشم انداز را مطالعه کند تا به آرمانهای اتحادیه در کنار آرمانهای خود نیز نیم نگاهی بیندازد؟

و ده ها سؤال دیگر که احتمالاً طبق معمول به بستن دهان پرسشگران با توهین و تهمت می انجامد...

۰۴
آذر
۹۳

۱۸
مهر
۹۳

هنوز یاد همه ی ما ها هست که در سال 88، پس از آنکه جمعی سخن از تقلب و تخلف در انتخابات زده و به نتایج اعتراض کردند، مقام معظم رهبری با تمام گروه های ناراضی تشکیل جلسه داده و در فضایی آرام با سعه ی صدر تمام ، سخنان آن ها را شنیدند و آن جمع را متقاعد کردند که پیشنهاداتشان صحیح نبوده و ادعای آن ها راجع به تقلب ادعای نادرستی بوده است.
نکته ی حائز اهمیت در این ماجرا تحمل صدای مخالف، از سوی مقام معظم رهبری است که بارها و بارها به عنوان شاخصه ی مهم گفتمان اصولگرایی از سوی ایشان، مدنظر قرارگرفته است.
مخالفینی که بعضی با اساس و بنیان نظام به بن بست رسیده و میخواستند از کشتی نجات انقلاب اسلامی پیاده شوند.
داشتم با خودم فکر میکردم جمع فعالان فرهنگی اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان البرز، از مخالفین و معاندین قسم خورده ی انقلاب کمتر بودن که لیاقت نداشتند با آن ها جلسه ای گذاشته شود؟
آقای معظمی گودرزی که مسئول اتحادیه استان البرز است، به عنوان کسی که ادعا میکند سرباز مقام معظم رهبری است، چگونه توصیه های ایشان در رابطه با تحمل شنیدن صدای مخالف را زیر پا میگذارد و به دروغ و تهمت روی می آورد تا عملکرد گروه اخراجی های اتحادیه البرز را زیر سؤال ببرد؟
وی چگونه و با چه ادله ای تمام نیرو های خدوم و کار بلد و انقلابی اتحادیه البرز را که در سخت ترین شرایط نگذاشته اند این پرچم نابود شود، از اتحادیه البرز بیرون کرده و با داس به استقبال خدمت های گذشته میرود؟
آقای معظمی گودرزی میداند که اگر کسی به گروهی حرفی بزند و به گروهی دیگر عکس آن کلام را بگوید،در اسلام به عنوان منافق و  دو رو شناخته میشود؟
آقای مسئول جدید اتحادیه البرز میداند که در نهادی که برای تقویت دانش آموزان عضو انجمن های اسلامی به وجود آمده و وظیفه ی دیگری ندارد، حق توهین و بیرون کردن دانش آموزان آنهم با الفاظ زشت را ندارد؟
خالی از لطف نیست که خوانندگان این مطلب، لیست افراد اخراج شده از سوی ابوالحسن معظمی گودرزی،مسئول اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان البرز را ببینند تا خود در مورد شخصیت او به قضاوت بنشینند:
مهران بهرام، معاونت برنامه سازی و توسعه شبکه برادران اتحادیه استان البرز و سرپرست سابق اتحادیه استان
معصومه آقائی، معاونت برنامه سازی و توسعه شبکه خواهران استان البرز
حمید صمصامی، مدیر اجرایی اتحادیه استان البرز
مجید امیری، مسئول فناوری اطلاعات اتحادیه استان البرز
محمد امین سلیمی، مسئول اتحادیه شهرستان کرج
علی نظری، کارشناس برنامه سازی و توسعه شبکه ی برادران و مربی قرارگاه های ناحیه3 کرج
گروه کثیری از مربیان خواهران که از فارغ التحصیلان مجموعه نیز بوده اند و به دلیل انتقاد و نصایح خیر، اخراج شده اند،
دانش آموزان مؤمن و انقلابی و بصیر عضو قرارگاه استان البرز)شورای دانش آموزی اتحادیه استان البرز)که به دلیل انتقادات اخراج شده اند
و بسیاری دیگر که شاید ما تا کنون خبردار نشده ایم و یا به دلیل زیادی تعداد از قلم افتاده باشند.
افراد بسیاری نیز وجود دارند که به جرم اینکه کار فرهنگی اتحادیه را بلد هستند در شرف اخراج قرار دارند.
به راستی این همه عزل و به تبع آن نصب افراد دیگر که همه میدانند با امور فرهنگی اتحادیه انجمن های اسلامی بیگانه اند، به قول آقای معظمی گودرزی "به مصلحت نظام" است؟
جرم این افراد فساد مالی،فساد اخلاقی، بی سوادی، بی تدبیری، سوءمدیریت و... بوده است یا این افراد به خاطر انتقادات به حق و سازنده اخراج شدند؟
آقای معظمی گودرزی، اگر برایتان میسور است در پیشگاه خدای عادل و حکیم، توضیح دهید که با چه نیتی دست به این اقدامات زننده آنهم در فضای فرهنگی این روزهای کشور زده اید؟شاید هم اخراج نیرو های انقلابی، درسی باشد که از دولت جدید به امثال شما آموخته اند؟
مسئولین بالاتر اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان پاسخگو باشند...
سکوت در این امور مهم و حیاتی در این فضای فرهنگی کشور، که بازار اخراج نیرو های انقلابی داغ شده است، خیانت به خون شهداست...

۰۵
شهریور
۹۳

پس از گذشت سه هفته از نگارش نامه ی سرگشاده ی دانش آموزان،فارغ التحصیلان،کادر و مربیان خواهر و برادر اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان البرز، به ابوالحسن معظمی گودرزی، مسئول جدید اتحادیه استان، و خودداری وی از پاسخگویی و یا شنیدن حرف منتقدین و مخالفین، بر آن شدیم  تا متن این نامه را منتشر کنیم و قضاوت را به مخاطبین بسپاریم:


بسم الله الرحمن الرحیم 

« لقد  ابلغتکم رسالة ربی و نصحت لکم و لکن لا تحبون الناصحین»

من رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ نمودم و شما را نصیحت کردم، لیکن

شمانصیحت کنندگان را دوست نمی دارید.

  

من دست یکایک شما پیشگامان رهایی را میبوسم و میدانم اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند، در آتش دوزخ الهی خواهند سوخت. 

امام خمینی(ره)-پیام به جوانان فعال بسیجی و طلبه-سال1368 

 

از آغاز زمانی که خبر انتصاب جناب آقای ابوالحسن معظمی گودرزی بر کرسی مسئولیت اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان البرز را شنیدیم، نگرانی و تشویش از حضور ایشان به عنوان یک نیروی نا آشنا با امور فرهنگی نهادی چون اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان، در قلوب ما رسوخ کرد. لیکن با توکل بر خدای متعال و استعانت از ائمه ی معصومین و پایبندی به آرمان های رهبر کبیر انقلاب اسلامی و رهنمود های ولی امر مسلمین، دل به دریای مواج و نا آرام پیش آمده از شرایط جدید زدیم و قدم در مسیری گذاشتیم که تقدیر ما بر آن قرارگرفته بود و خود در آن نقشی نداشتیم.

پس از آنکه از سوابق ارزشمند جناب آقای معظمی به عنوان عنصری خدوم ، انقلابی و کارگزاری شایسته در مبارزه با انواع فسادهای مالی و فرهنگی، در اداره آموزش و پرورش ناحیه 2 کرج مطلع گشتیم، وسیاست های ایشان در رابطه با امور فرهنگی اتحادیه را-که سراسر کمک و یاری و هماهنگی با حسن فعل گروه حاضر بود- استماع کردیم، با قلوبی سرشار از امید به آبادانی این نهاد انقلابی، بنای کار خود را بر تعامل با مسئول جدید گذاشته و با سرعت و مجاهدت هرچه بیشتر به عمران امور فرهنگی مجموعه پرداختیم.

در طول این مدت نزدیک به شش ماه، سعی کردیم مسئول محترم را با قوانین و اصول کار تشکیلاتی آشنا کرده و ایشان را در مدیریت فرهنگی مجموعه یاری کنیم.

متأسفانه پس از مدتی مشخص شد که نه تنها در سلیقه ی فعالیت فرهنگی با هم تفاوت داریم، بلکه عملکرد ما در اصول واضح و روشن تشکیلات اتحادیه با هم در تضاد کامل قرار دارد. هرچه سعی در اصلاح  این امر داشتیم به نتیجه مطلوب دست نیافتیم، تا آنجا که کار به حدی بالا گرفت که اصل و اساس و ریشه ی امور فرهنگی مجموعه را در معرض خطر حس کردیم و به صورت جدی این موضوعات را در جلسات و نشست های متعدد بیان کردیم.لکن میخ آهنی ما در سنگ نرفت و نتیجه ای حاصل نشد.

 

جناب آقای معظمی، مسئول محترم اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان البرز

ما به عنوان خادمین نظام مقدس جمهوری اسلامی در جبهه فرهنگی استان البرز، به شما عرض میکنیم:

عزل و نصب های غلط و نابجا، تخلفات تشکیلاتی خلاف آیین نامه(که در صورت نیاز با مستندات ارائه خواهد شد)، عدم اعتقاد به کار جهادی، دخالت در حوزه های غیر مرتبط با کار مسئول استان، ایراد نظرات غیر کارشناسانه ، تخریب فضای صمیمی و دوستانه، اداری کردن نهاد فرهنگی، نگاه امنیتی و ژنرالی و بازرس مئابانه به کار فرهنگی ، عدم اعتقاد به خرد جمعی، زیر سؤال بردن فعالیت های انجام شده در سابق، عدم سنجش ورودی با خروجی کار در دوران گذشته و حال حاضر، عدم محاسبه ی دقیق در امور، عدم برنامه ریزی بر اساس امداد های غیبی در محاسبات مادی-که مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است-، عدم اعمال مدیریت جهادی، تخریب چهره های فعال کار، اعمال شیوه های نوین و غیر اسلامی مدیریتی،ایجاد نفاق بین اعضای خدوم مجموعه و تهمت های ناروا به آنان، عدم آشنایی با اصول و مبانی کار فرهنگی  علی الخصوص در اتحادیه و در یک کلام ، شیوه های اتخاذ شده برای مدیریت شما، نتیجه ای جز فرار نخبگان دانش آموز که با خون دل های فراوان به مجموعه وصل شده اند- از فضای اتحادیه و نابودی کامل بنای صحیح چندسال گذشته تا کنون را در پی نخواهد داشت.

اینجانبان به عنوان خادمین و فعالان عرصه ی جنگ نرم انقلاب اسلامی، رسماً از شما-که در دیانت و تقوا مورد اعتماد کامل هستید و سوابق درخشانی در کارنامه ی خدمات چند ساله ی خود به ثبت رسانده اید- تغییر در اعمال  مدیریت بر مجموعه و دلجویی محترمانه از افرادی که برخورد خوبی با آنان صورت نگرفته و اصلاح امور مذکور را خواستاریم.

 چنانچه توان تغییر و اصلاح موارد ذکر شده را در خود مشاهده نمیکنید، هر لحظه ماندن شما در این فضا، خیانت به میراث عالی انقلاب اسلامی خواهد بود و در اینصورت تمام توان و همت خود را صرف انجام تکلیف شرعی و عقلی خود برای حصول به نتیجه ی مطلوب خواهیم کرد و در این راه تمام سختی ها را بر جان می خریم تا دین خود نسبت به اسلام عزیز و انقلاب مقدسمان را ادا کنیم.در این حال حتی اگر به نتیجه ی مطلوب واصل نشویم، در پیشگاه پروردگار خود سربلند و پیروز و روسفید خواهیم بود.

عزت، عظمت و سرافرازی اسلام و مسلمین و سلامتی و طول عمر رهبر عظیم الشأن انقلاب را از خداوند منان، خواستاریم.

والسلام علی من اتبع الهدی

رونوشت:

دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان

دفتر مرکزی اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان





فایل PDF این نامه: دریافت